دل نوشته های من
بیخیال ...
دل نوشته های من
بیخیال ...
خانه
درباره من
سرآغاز
تماس با من
سلام دوستانه عاشقه خودم .. ممنونم ک از وبلاگم دیدن میکنید .. نظراتتونو حتما میخونم و پاسخ خواهم داد .
زنده و پایدار باشید
پیام های کوتاه
۹ تیر ۹۴ , ۱۵:۲۰
داغونم
خلاصه آمار
بایگانی
تیر ۱۳۹۴
(۱۵)
آخرین مطالب
۹۴/۰۴/۲۹
درد دارند
۹۴/۰۴/۲۹
حال من
۹۴/۰۴/۲۳
بغض دارم رفیق
۹۴/۰۴/۲۳
سزاوار عشق
۹۴/۰۴/۲۳
عشق اول
۹۴/۰۴/۲۳
جدایی تلخ
۹۴/۰۴/۱۱
عشق
۹۴/۰۴/۱۱
رفت
۹۴/۰۴/۱۱
نوای عشق
۹۴/۰۴/۱۱
بغل
پیوندهای روزانه
پاسخ به سوالات وبلاگ نویسان
آخرین وبلاگ های به روز شده
زندگی به سبک بیان!
پیوندها
ساخت وبلاگ جدید در blog.ir
نرم افزار مهاجرت به blog.ir
وبلاگ رسمی شرکت بیان
صندوق بیان
درد دارند
گاهی حرف ها وزن ندارند ،
ریتم ندارند ،
آهنگ ندارند ؛
اما ...
خوب گوش کن ...
درد
دارند .
میثم بهاروند
۲۹ تیر ۹۴ ، ۱۱:۰۱
۰
۰
۱ نظر
حال من
حال من همچون مسافریست که گاهی ...
در حال زندگی میکند ...
در همین امروز ...
مسافری که مدام به فکر مقصد است ...
و خانه اش ...
ترس از آوارگی است ...
حال من مسافریست ...
که نمی رسد ... و تقلا هم نمی شناسد ... سکوت است و سکون
حال من مسافریست ...
با کوله باری از تمام زندگی اش ... و اندیشه اش
مسافری که با ارزش ترین هایش کم و شمردنی اند ...
حال من مسافریست ...
دلتنگ ، در غروبی اما ؛ باور نکردنی زیبا ،
که دلتنگی اش را عاشقانه تر میکند ...
حال من ؛ با تمام غربتش ، مسافریست ،
که هر روز از مقصد می گذرد ...
و به آن هرگز نمی رسد !!!
میثم بهاروند
۲۹ تیر ۹۴ ، ۱۰:۵۱
۰
۰
۰ نظر
بغض دارم رفیق
بغض دارم رفیق !!!
دست هایم را میگیری ؟؟؟
سرم را می چسبانی بر سینه ات ؟؟؟
اجازه میدهی خیس کنم تنت را از اشک هایم ؟؟؟
بغض دارم رفیق !!!
گوش میسپاری به هق هق هایم ؟؟؟
مرا میبری به یک جای دور ؟؟؟
دعوتم میکنی به یک آغوش ؟؟؟
درکم خواهی کرد ؟؟؟
می شود آخرش هم اشک هایم را پاک کنی ؟؟؟
میخواهم برگردم به زندگی !
بغض دارم رفیق !!!
میثم بهاروند
۲۳ تیر ۹۴ ، ۲۰:۱۰
۰
۰
۰ نظر
سزاوار عشق
نباید یه تار مو ازت کم بشه ...
حق اخم کردن نداری ...
تو همیشه باید بخندی ...
اجازه ی ناراحت شدن نداری ...
باید همیشه مراقب خودت باشی ...
فهمیدی یا نه ؟؟؟
حق مریض شدن نداری باشه ؟؟؟
چون [من] عاشقتم ...
عاشقتم نه از روی تنهایی ...
نه از روی نیاز ...
تنها به دلیل اینکه ...
تو سزاوار عاشق شدنی ...
میثم بهاروند
۲۳ تیر ۹۴ ، ۲۰:۰۳
۰
۰
۰ نظر
عشق اول
سلامتی عشق اول زندگیت که نه میتونی بهش زنگ بزنی ؛
نه میتونی بهش فکر نکنی ...
فقط میتونی از دور نگاش کنی و برگردی به رفیقت بگی ؛
هی رفیق ... نگاش کن این یه روز تمام خاطراتم بود ...
میثم بهاروند
۲۳ تیر ۹۴ ، ۱۹:۵۷
۰
۰
۰ نظر
جدایی تلخ
دختر : شنیدم داری ازدواج میکنی ؟؟؟
مبارکه ... خوشحال شدم شنیدم
پسر : ممنون ؛ ایشالله قسمت شما هم بشه
دختر : میتونم برای آخرین بار یه چیزی ازت بخوام ؟؟؟
پسر : چی میخوای ؟؟؟
دختر : اگه یه روز دختر دار شدی میشه اسم منو روش بذاری ؟؟؟
پسر : چرا ؟؟؟
میخوای هر وقت نگاش میکنم یا صداش میکنم درد بکشم ؟؟؟
دختر : نه ؛ آخه دخترا عاشق باباهاشون میشن .
میخوام بفهمی که چقد عاشقت بودم ...
میثم بهاروند
۲۳ تیر ۹۴ ، ۱۹:۵۲
۰
۰
۱ نظر
عشق
ی وقتایی به خــودم میگم :
مجنــون هم به لیلیش نرسیـــد !!!
مگه تــو از مجنــون عاشقتــر بــودی ؟؟؟
عشـــق یعنی "نرسیدن"
عشـــق یعنی "خاطراتش اذیتت کنه"
عشـــق یعنی "به امید اومدنش به خوابت"
... بخــــــوابی
...
میثم بهاروند
۱۱ تیر ۹۴ ، ۰۲:۴۲
۰
۰
۱ نظر
رفت
اولین بار که براش اشک ریختم
رفتم پیش خدا فریاد زدم چرااااااااااااا ؟؟؟؟
خدا به آرامی گفت :
هیســــــــــــــــــــــ
فرشته ها تازه خوابیدن
زیر لب پرسیدم پس من چی ؟؟؟
با مهربانی گفت : تو واسم عزیزترینی
بغض کردم و گفتم : فرشته ی من رفت ...
خدا نگاهم کرد و گفت : اذیتش کردی ؟؟؟
با اشک و هق هق گفتم : فک نکنم !!!
خدا گفت :
اومدی دنبالش تو اسمون؟
گفتم:اره ، نامرد بهم قول داده بود بدون من جایی نره...
خدا لبخندی زد...
سرمو بالا کردم گفتم : من بدم یا اون؟
خدا گفت : هیچکدوم...
داد زدم گفتم:اون بد بود تنهام گذاشت اون بد بود که گفت تا تهش باهاتم
حرصم گرفت گفتم ببرش جهنم...
خدا با تعجب گفت:مطمئنی؟
با دو دلی با اشکام گفتم : نـــــــــه...
به خدا گفتم : میشه ببینمش؟
خدا قبول کرد...
از این پایین داشتم میدیدمش بلند داد زدم و گفتم:
اهای همه کسم همه احساس من، من اینجام، مگه قرار نبود تنها جایی نری، با توام...
خدا اروم بهم گفت : صداتو نمیشنوه..
به ارامی با بغض گفتم:دوسش داشتم و دارم ، پس چرا رفت؟
خدا گفت:اگه زندگیتون بهم ربط نداشت هیچ وقت سر راه هم قرارتون نمیدادم...
لبخندی زدمو گفتم : مواظبش باش خدا
من تورو به خدا سپردم
تو منو به کی سپردی؟!
میثم بهاروند
۱۱ تیر ۹۴ ، ۰۲:۰۹
۰
۰
۰ نظر
نوای عشق
هیچ مــیــدانــی !!!
زیــبــاتــریــטּ "
عـــاشــقــانــه ات
" وقــتــیــســت ڪه
"اســمــم" را بـــا "
مــیــم
" بـــه انــتــهــا مــیــرســانــی ..
میثم بهاروند
۱۱ تیر ۹۴ ، ۰۱:۴۳
۰
۰
۰ نظر
بغل
وَقتی خـودشَمـ دلیل نـآراحتیشو نمیدونهـ ...
حـــــرف نزن ... !!!
بغلِش کُن
...
میثم بهاروند
۱۱ تیر ۹۴ ، ۰۱:۳۷
۰
۰
۰ نظر
مطالب قدیمی تر