دل نوشته های من

بیخیال ...
دل نوشته های من

سلام دوستانه عاشقه خودم .. ممنونم ک از وبلاگم دیدن میکنید .. نظراتتونو حتما میخونم و پاسخ خواهم داد .
زنده و پایدار باشید

پیام های کوتاه
بایگانی
آخرین مطالب

رفت

پنجشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۴، ۰۲:۰۹ ق.ظ

اولین بار که براش اشک ریختم

رفتم پیش خدا فریاد زدم چرااااااااااااا ؟؟؟؟

خدا به آرامی گفت :

هیســــــــــــــــــــــ

فرشته ها تازه خوابیدن

زیر لب پرسیدم پس من چی ؟؟؟

با مهربانی گفت : تو واسم عزیزترینی

بغض کردم و گفتم : فرشته ی من رفت ...

خدا نگاهم کرد و گفت : اذیتش کردی ؟؟؟

با اشک و هق هق گفتم : فک نکنم !!!

خدا گفت :

اومدی دنبالش تو اسمون؟

گفتم:اره ، نامرد بهم قول داده بود بدون من جایی نره...

خدا لبخندی زد...

سرمو بالا کردم گفتم : من بدم یا اون؟

خدا گفت : هیچکدوم...

داد زدم گفتم:اون بد بود تنهام گذاشت اون بد بود که گفت تا تهش باهاتم

حرصم گرفت گفتم ببرش جهنم...

خدا با تعجب گفت:مطمئنی؟

با دو دلی با اشکام گفتم : نـــــــــه...

به خدا گفتم : میشه ببینمش؟

خدا قبول کرد...

از این پایین داشتم میدیدمش بلند داد زدم و گفتم:

اهای همه کسم همه احساس من، من اینجام، مگه قرار نبود تنها جایی نری، با توام...

خدا اروم بهم گفت : صداتو نمیشنوه..

به ارامی با بغض گفتم:دوسش داشتم و دارم ، پس چرا رفت؟

خدا گفت:اگه زندگیتون بهم ربط نداشت هیچ وقت سر راه هم قرارتون نمیدادم...

لبخندی زدمو گفتم : مواظبش باش خدا

من تورو به خدا سپردم

تو منو به کی سپردی؟!

۹۴/۰۴/۱۱ موافقین ۰ مخالفین ۰
میثم بهاروند

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی